ذکر است تکلم کبوترهایت
قربان تبسم کبوترهایت
ای کاش جوی نوک زده میبودم من
در کاسه گندم کبوترهایت
میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد

اس قشنگ و حرارتی :
حرارت لازم نیست ، گاهی از سردی نگاهت میتوان آتش گرفت
آدمها آنقدر زود عوض می شوند …
آنقدر زود که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازی
و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است …
بنـــد دلـــم را
به بند کفـــش هایت گـــره زده بودم
که هر جـــا رفتـی
دلــم را با خود ببری
غــــافل از اینکه
تو پـــا برهنـــه می روی
و بی خبــــر…
گاهی وسط یک فکر
گاهی وسط یک خیابان
سردت می کنند
داغت می کنند
رگ خوابت را بلدند
زمینت می زنند…
خوش به حال رفتگر
درسته شبا با آشغال سر و کار داره
ولی روزا با بعضی آدمای آشغال سر و کله نمیزنه !
( من دو تاشا سراغ دارم)
این روزها ﺩﻭﺭﻩ ﺩﻭﺭﻩ ﻯ ﮔﺮﮒﻫﺎﺳﺖ
ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻣﯽ ﭘﻨﺪﺍﺭﻧﺪﺩﺷﻤﻨﯽ
ﮔﺮﮒ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺧﻴﺎﻟﺸﺎﻥ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﺎﻧﯽ
ﻣﺎ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﮔﺮﮒ ﻧﺒﻮﺩﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﻫﻴﻢ
حرف آخر قدر مادراتون را بدونید :
در زندگی محتاج یک چیزم :
خنده های مادرم …
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1